سلام .وبتون عالیه.
اگه میشه رمان عشق درون امیرتتلو را پرنیانش را بزارید.ممنون.
پاسخ:سلام نظرلطفتونه آبجی عاطفه.این رمان 165 قسمت داره و دو فصله!!!نویسنده های این رمان به علت درخواست زیادی که بهشون شده مجبورشدن بدون وقفه بنویسن و به همین دلیل برای اینکه هرقسمت روتبدیل به فرمت های مختلف کنن وقت کافی ندارن ولی قول دادن بعدازاتمام این رمان زیبا تمام قسمت هارو بافرمت های مختلف برای ماارسال کنن وماهم برای شماکاربران عزیزقراربدیم.
نام رمان : عشق درون
نویسنده : پارساموسوی و احمدهاشمی
حجم کتاب (مگابایت) : 680کیلوبایت
ساخته شده با نرم افزار : word 2013
وضعیت رمان : تا قسمت 4 آماده دانلود
خلاصه داستان :
امیرتتلو و عشق همیشگی اش رستا7سال است که باهم دوست اند!دراین هفت سال رستارازی داشته که درصورت فاش شدن عشق آنهابرای همیشه ازهم می پاشد.دراین میان امیرورستابه شمال میروندامادرآنجاباکسانی روبه رومیشوندکه بدجور دراین راز رستانقش دارند!واینگونه رستاسعی میکندگناهانی که بخاطردرکنارامیرتتلو ماندن مرتکب شده راازامیرمخفی نگاه داردو...
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر)
با تشکر از پارساموسوی واحمدهاشمی عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
قسمتی از متن رمان :
رستاکه درحال بازکردن دکمه های مانتواش بودگفت:مسخره اس
امیر:چی شده؟
رستا:توزده به سرت؟چرااینقدبه اوناروی محبت نشون میدی؟من نمیدونم که چی بگم؟شرم آوره!!!
امیر:منظورت چیه رستادیشب خوب بودی نمیدونم یدفعه چت شده؟من امیرتتلوام بایدبه طرفدارام اهمیت بدم عزیزم
رستا:اوناولگردن اونایه مشت مارموزن اصلاشایدمیخان بهت نزدیک بشن که پولاتوبکشن بالا؟درسته نه؟
امیر:رستااین چه حرفیه؟
رستا:خوب حرفیه درسته...حالادیگه کارامیرتتلوبه جایی رسیده که درمقابل محبوبش ازیه مشت خیابونی صحبت میکنه!
امیر:رستابس کن
رستا:من بس نمیکنم من قراره ازتوبچه داربشم من محبوبتم چطورمیتونی حرفاموپشت گوش بندازی این چه وضعشه؟بگوزودباش
امیر:گفتم بس کن ساکت شو
رستا:من واقعاگیج شدم بدون هیچ شرم وحیایی توی روی من می ایستی وبه من میگی ساکت شو...
امیر:رستابسه...
رستا:نه توبس کن دیگه ازکارات خسته شدم نمیدونم که اصلاچجوری بامن رابطه داری انگارنه انگارمنم قلبتم توی قلبت جایی دارم نه؟یابازم اشتباهه؟
امیرواقعاازحرف های رستاسرش به دردآمده بودوکم کم درحال ازدست دادن کنترلش بود.
امیر:رستاعزیزم تمومش کن
رستا:نه تمومش نمیکنم میخام ببینم این امیرتتلویی که همه قربون صدقه اش میرن میخادبامن چیکارکنه...خستم کردی دیگه تحمل این زندگی روندارم اصلاای کاش اون موقع که چاقوخوردی میمرد...
رستاحرفی زدکه هیچ توقعش رانداشت...امیرچشمانش رابست وگفت:چی شد؟بگو...بگودیگه ادامه بده خانوم بگوکاش میمردم بگو.
رستاماتش برده بودودرهمان حالت خشکش زده بود.اولین باری بودکه به امیرچنین حرفی میزد.امیرورستاباهم بحث داشتندامانه تاحدی که به آرزوی مرگ یکدیگربکشد!!!
رستا:عز...عزیزم من...م...ن...من دست خودم نبودمعذرت میخام.
امیربلندشدوازاتاق بیرون رفت.
رستاروی تختش افتادوبلندگریه کردو...
این نظر توسط bahar در تاریخ 1394/1/11/roman78 و 13:41 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
kheyli osgoliiiii cheghad fek kardi ta in cherto pertaro benevisiiiiiiii????????????????? vaghan az in mozakhrafaty ke neveshti khandat nemigireeeeee ):):):):- ):):- پاسخ:khkhkhk inaro be nevisande begoo. |
این نظر توسط آتنا تتلیتی در تاریخ 1393/6/25/roman78 و 8:18 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
این رمان خییییییییلی قشنگه هرچی بگم کمه ولی چرااینقدردیرقسمتای جدیدرومیزارید؟ پاسخ:آخه این رمان هنوز درحال تایپ هست واینکه ماتاقسمت4 قراردادیم خودش خیلیه چون نویسنده هافقط تاقسمت42 تایپ کردن واجازه اینکه ماقسمت هارو زود به زود قراربدیم رو نمیدن. |
این نظر توسط Fatima در تاریخ 1393/6/25/roman78 و 8:16 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
واقعاجالبه به قول اون آهنگ عموتتل مرسییییییی...خخخخخخ.ولی من منتظرم یه بلای جانانه سردوست دختری که لیاقت عموتتل رو نداره بیاد خیلی دختر زیرکیه اه پاسخ:بستگی به نویسنده هاداره سرنوشت شخصیت های رمان رو چجوری رقم بزنن. |
این نظر توسط علی تتلیتی در تاریخ 1393/6/25/roman78 و 8:13 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
این رمان خیلی با زبون خودمونی هست چراازآرایه هاوجملات زیبای ادبی زیاد در اون استفاده نشده؟ پاسخ:سوال شما رو به نویسنده هاگزارش دادیم و پاسخشون این بودکه نمیخاستن زیاددورباشن وترجیح دادن این رمان نسبت به اکثریت رمان ها متفاوت باشه. |
این نظر توسط ملیکا در تاریخ 1393/6/25/roman78 و 8:11 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
رستاخانوم خیلی سنگ دله آخه چطورتونست با عموتتل همچین کاری کنه؟ پاسخ:موافقم. |
این نظر توسط عاطفه در تاریخ 1393/6/24/roman78 و 9:29 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
سلام .وبتون عالیه. |